شناسه مردم (تعریف انسان)
Authors
abstract
پایه ترین جستار در دانش های انسانی همان جستار انسان یا مردم است. اگر چه آشنایی نخستین همگان با مفهوم کلان مردم، به جهت رویارویی هر روزه با مصادیق آن، به احساس بی نیازی بسیاری، از پرداختن به تعریف و شناسه آن گردیده است. بی توجهی در شناخت و شناسه ی انسان می تواند ما را از دست یابی به نتایج تعمیم پذیر باز دارد و ما را به سوی تصمیم های روبینانه و گروهی و گذرا بکشاند. اما به راستی لغزشگاه هایی نیز در راه شناسه ی انسان هست: برون رفت از تعریف مفهوم به توضیح واژگان انسان، جدا نبودن زیستی گونه های جانداران از یکدیگر تا مرز انکار عینیت گونه ها، درآمد به درگیری های نامگرایان و برونگرایان، نارسایی تعریف های زیستی (ریختی، زایایی ، ژنتیکی و رفتاری) مردم و نیز کاستی تعریف منطقی آن.در نگاه ما ملاک فراگیر و جداگری درباره ی انسان زیستی در دست نیست؛ از این رو، حقوق و ویژگی هایی که در دانش های انسانی برای انسان بر می شماریم، از نگاه فلسفی نمی تواند منسوب به انسان زیستی گردد. در تلاش برای پیوست این گسست، در تعاریف انسان کمینه مشترک پذیرفته و انسان فلسفی دانسته شده و اختلافات و استثناها بدان الحاق گردیده است. آشکار است که الحاقی هم پایه با اصل نیست و می باید که درباره ی آن دو، پذیرای مراتب گردید و گرنه ملحق کلاً از مقوله ی فلسفی انسان بیرون خواهد بود. دست کم در رویکرد ثبوتی، آن چه تفاوت چیستاری میان انسان و دیگر جانداران ایجاد می نماید، مفهوم زیستی و حتی شناسایی انسان نیست. هرچند در رویکرد اثباتی، این تعریف گاه تنها ابزار در دسترس برای جداگری نمونه های مردم باشد. خودآیینی و گزینش آزاد، ملاک راستین این شناسه تواند بود.
similar resources
شناسه مردم (تعریف انسان)
The most basic research in the area of human science is the research about human beings and people, while the first introduction to the immense concept of people is facing independence towards defining this concept because we feel the instances of it every day. Lack of attention in human recognition can prevent us from reaching generalized results and therefore, will lead us to transient decisi...
full textتعریف حمل به «ارتباط میان مراتب ادراکی انسان» در برابر تعریف متداول آن به «اتّحاد»
یکی از ابزارهای فلسفی برای شناخت حقایق عالم، حملی است که در قضایا میان موضوع و محمول صورت میپذیرد. این ابزار همانطور که میتواند با استفاده بهجا پرده از حقایق عالم بردارد و بسیاری از نزاعاتی را که میان عرفا و حکما وجود دارد همچون مشترک لفظی یا معنوی بودن وجود را مرتفع نماید، استفاده نابهجا از آن نیز موجب انحراف در درک واقعیات عالم میگردد، به گونهای که موجب معرکه آراء در میان اصاله الوجودی...
full textتعریف و تشخیص انسان از نگاه ملاصدرا و کارل یاسپرس
یاسپرس و صدرا گرچه به دو منظومه فکری متفاوت تعلق دارند ولی هر دو بر ضرورت شناخت انسان تاکید و به وجود هسته ای مرکزی به نام نفس اشاره دارند که به علت فعالیت و مدرک بودن و نیز حرکت و آزادی غیر قابل تعریف و شناسایی حدی است این حقیقت دارای تعیین ها و تحصل ها و مراتب بی شمار است اساساً انسان دارای ماهیتی از پیش تعیین شده نیست و هر فردی خود نوع منحصر به فرد است در نظام فکری صدرا نفس و بدن با هم ارتباط...
full textMy Resources
Save resource for easier access later
Journal title:
اخلاق و تاریخ پزشکیجلد ۴، شماره ۱، صفحات ۳۱-۳۹
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023